فردا و بطور دقیق‌تر ۴/۵ساعت دیگه میان‌ترم اخلاق دارم ؛

 احساس می‌کنم خیلی‌جاهارو خوب نخوندم که کاذب نیست و بعضی چیزایی رو هم که خوندم از ذهنم پریده که احتمال داره کاذب باشه . 

اصلا از یه‌ساعتی که بگذره و بیدار باشم ، حواسم کلا قاطی میشه ؛ الآن هم دلم می‌خواد تمرینِ خط کنم و هم مسائل ریاضی حل کنم و هم شعر حفظ کنم و هم پوشه‌های گالری و موسیقی‌مو مرتب کنم و هم عکسامو ویرایش کنم و مشخصه که می‌خوام پست هم بذارم دیگه ؟ :)))

یه‌نمه معتقدم آدم نباید خوشی‌هاشو جار بزنه البته هنوز درست‌و‌حسابی بهش فکر نکردم ؛ حسی که دیشب داشتم و اتفاقی که افتاد تا حالا تجربه نشده‌بود و عالی بود ( البته یه حسِ خوبِ سطحی و وسیع از یه اتفاق کوچولوی ( در نظر من بزرگ ) مذهبی بود فقط :) )

هروقت بیشتر از حد معمول بیدار بودم یه‌حرفایی به ذهنم هجوم آورده که بنویسم اما مطمئن نبودم که بعد از طلوع آفتاب پشیمون نشده‌باشم ، پس هیچ‌وقت منتشر و حتی تبدیل به پیش‌نویس نشدن .

اگه همینجوری به نخوابیدنم ادامه بدم فردا بیچاره میشم :)

و کلامِ آخر ، خطاب به افرادی که حضوری منو دیدن بجز حدیث : به‌جانِ خودم من نمی‌خوام مغرور جلوه کنم فقط آداب معاشرت و احتمالا صِدام ضعیفه :|||



جـــــان ببَر آنجـا که دلَـم برده‌ای 

#مولانا


حالِ خرابِ حضرتِ پاییـــز مالِ من

شأنِ نزولِ ســـــوره ی باران به نــــامِ تـُــــو

تنها نه من به "مہرِ" تـُــو "آذر" به جان شدم

دلتنگیِ دقایقِ " آبان" به نامِ تـُــــو

#علیرضارنجبر

اینو فقط بخاطر بازی با کلماتِ خوشگلش گذاشتما .


پیامبر ( ﷺ ) : ارزش محبت به استمرار آن است و نه به مقدار آن .


بعدانوشت : جالبه که دیشب یادم رفت بنویسم البته عجیب نیست ؛ به‌هر‌حال :

اَلحَمــــدُ لِلّٰہ