گاهی اوقات دوست دارم تو یه جزیرۀ دورافتاده زندگی کنم و نهایتا خانواده‌م و دوستانم توی اون جزیره باشن. و با تمام آدمای باقی‌مونده فقط از طریق متن ارتباط برقرار کنم. حالا اگه هر چند وقت یه بار یه دیداری هم داشته باشیم بد نیست و هم‌چنان استقبال می‌کنم.

من هرقدر هم از شلوغی‌ها و نگاه کردن آدم‌ها خوشم بیاد، آدم اجتماعی‌ای نیستم. شاید شلوغی‌ها رو هم به این دلیل دوست دارم که می‌شه توش گم شد و برای کسی مهم نبود.


+فیلم P.K رو با داداشم چند روز پیش دیدم. از یه سیاره‌ای اومده بود که چون می‌تونستن درون همدیگه رو ببینن و از افکار و ذهنیات همدیگه باخبر بشن، دروغ بلد نبود. چون کسی نمی‌تونه دروغ بگه وقتی می‌شه حقیقت رو به سادگی فهمید. داشتم فکر می‌کردم کاش ما آدما هم به این ابزار مجهز می‌بودیم. نه واسه رو شدن دروغ‌ها، برای رفع سوءتفاهم‌ها.