توی این چند ماهی که به‌جای خوابگاه توی خونه زندگی می‌کنم، هنوز گوشۀ دنج و قاب آن‌چنان دلخواهم رو پیدا نکردم. ولی قسمت‌هایی هست که بیشتر دوست‌شون دارم و ناگزیر از بین همون‌ها انتخاب کردم. تصویر زیر رو انتخاب کردم چون دیدن عکس‌هایی که از آدم‌ها و منظره‌هایی که دوست داشتم چاپ کردم و دیدن اشیایی که من رو یاد یه چیزی یا یه کسی می‌ندازن و در طبقات مختلف کمد و کنار کتاب‌ها جا دادم‌شون، گاهی اوقات بعضی ناراحتی‌هام رو تسکین می‌ده و بهم حس ادامه داشتن آدم‌ها و تموم نشدن‌شون رو می‌ده. حس فراموش نکردن و فراموش نشدن. که البته شاید هم کاذب باشن.

 

+ پیوست به چالش بلاگردون

++ دعوت می‌کنم از افلیا، الی، بهاره، سارای روبروی درخت خرمالو، صنما و محبوبۀ شب که اگر تمایل داشتن شرکت کنن. :)