سلام :) به دعوتِ شباهنگ در این پست، عکس هفت‌تا از کتاب‌هام رو که با حرف سین شروع می‌شن، می‌ذارم. شما هم اگر دوست داشتین شرکت کنین و هفت‌سین کتاب‌ها‌تون رو به اشتراک بذارین.

 

+ راستی عیدتون هم مبارک. 

++ آها اینم می‌خواستم بنویسم یادم رفت. وقتی می‌خواستم زمینۀ عکس رو انتخاب کنم چشمم افتاد به این دیوار و گفتم چی بهتر از اینکه پس‌زمینۀ عکسمم یادآور اتفاق‌های وبلاگی باشه؟ اون جغد بالا از دیدار با شباهنگه. و اون دوتای پایینی یادگاری از ختم قرآن وبلاگی که بانوچه برگزار کرده بود و یکی از دوستان (به نام زهرا) به قید قرعه به چند نفر یادگاری داده بودن. و اولین باری رو که محبوبه رو دیدم هم یادم میاره.

++ اینم الان یادم اومد :| اون کتاب سالیان اولین کتابیه که با امضای نگارنده‌ش خریدم. شعرهای سجاد سامانی رو به‌طور پراکنده دیده بودم این‌ور و اون‌ور. یه بار جلوی در ورودی دانشکده یه غرفۀ کتاب‌فروشی کوچک برپا شده بود. وقتی رفتم سمتش که یه قاصدک چیده بودم و توی دستم بود، و گوشی‌مم دستم بود که روی گاردش عکس دوتا قاصدک داشت. پسرک مسئول غرفه، کتاب ایمای سجاد سامانی رو نشونم داد و گفت بیا این کتاب رو بخر که با گوشی‌تم سته. معمولا از این زبون‌بازی‌ها خوشم نمیاد ولی حال خوبی داشتم اون روز و خریدمش. بعد که شعرهاش رو کامل خوندم رفتم اینستای شاعر رو هم دنبال کردم و چندماه بعد توی یه طرحی کتاب سالیان رو هم با امضای خودش خریدم.