+ بس که ساکنان اتاق بغلی این آهنگ رو گذاشتن، با بارون فقط بهیاد این آهنگ و نهایتا بهیاد اونا میفتم!
احساس میکنم به انواع و اقسام حالتهایی که دچارم و گاهی بهشوخی بیماری میناممشون، خودسانسوری رو هم باید اضافه کنم. و این مربوط میشه به فکرکردن به مطالب همون جزوهی مهارتها:دی
۴سال پیش که میرفتم کلاس زبان، سر یکی از بحثهای آزاد استاد ازمون خواست دربارهی آزادی حرف بزنیم و اول تعریفش کنیم، هرکسی یهچیزی گفت. آخرشم خودش نظرشو گفت که: بنظر من آزادی یعنی انجام هر عمل یا حتی فکرکردن به هرچیزی که دنیای طرف مقابل رو خراب نکنه.
من اونروز از این جمله خوشم اومد و یادداشتش کردم. و گاهی وقتا بهش فکر میکردم. اینجور که ایشون میگفت یعنی یجورایی آزادی نسبیه. خب من الآن آزادی بیان دارم. میتونم خیلیچیزا رو بنویسم. ولی اگه به باورها یا همون دنیای شما آسیب بزنه، یعنی پامو بیش از حد گلیمم دراز کردم. من دوست ندارم اینجوری بشه ولی همه رو که نمیشه همیشه راضی نگهداشت. مثلا ممکنه یهنفر یه باوری داشتهباشه که اشتباه باشه، من نمیتونم بخاطر آسیبنزدن به باور اشتباه یهنفر دیگه، باور درست خودمو_ جایی که لازمه ابراز بشه_ مخفی کنم. یا ممکنه اصلا باور من اشتباه باشه، تا بیانش نکنم که نمیفهمم اشتباهه. بالاخره یکی باید بهم بگه که اشتباه فکر میکنم.
نمیدونم اینا چهربطی داشت به اونی که داشتم بهش فکر میکردم:/
اصل مطلب این بود که؛ هر انسانی حق داره با بعضی چیزا موافق باشه و با بعضی چیزا مخالف. حق ابراز نظر بدون توهین به نظر دیگران هم که مسلمه دیگه. احساس میکنم دارم خودمو نادیده میگیرم، شاید سرکوب واژهی درستی نباشه. جلالخالق! اصلا نمیدونم چجوری باید توصیف کنم. خیلی مسخرهست که آدم نتونه حرف یا نظرشو بگه نه؟ نظری که اظهارش حقشه و بطور منطقی و قانونی کسی هم نمیتونه اعتراض کنه و بهش خرده بگیره؟
خب از این حرفا خارج میشیم و میریم تو فاز روزانهنویسی خودمون:)
امشب داداشم داشت فیلم ترسناک میدید و نقطهی اوج فیلم برق قطع شد:دی. بارون هم میومد تازه، فضا معنوی بود خلاصه!
الآنم داره بارون میاد همچنان:)
۱۰۱. آسمون قرمز شبای زمستون رو هم به دلخوشیهام اضافه میکنم:)
شعری که در تصویر میبینید و خط دوستمه قرار بود این باشه: چیزی کم از بهشت ندارد، هوای تو!
و طبق معمول خندیدیم:)
تمام ناتمام من، با تو تمام میشود💚
#حمید مصدق
دست به بند میدهم
گر تـُـــو اسیر میبری
#سعـــــدی
عشق را
هیچ پایانـے نیست
یار وقتی کہ تـُــویـے
#سید علی میرفضلی
باورم نمیشه! پرانتز نذاشتم! اگه تا ۲۴ساعت دیگه بعدانوشت هم ننویسما جایزه بهم تعلق میگیره، از طرف خودم البته:)
و مسلما برای اعلامش نمیام بعدانوشت بنویسم:دی